Friday, November 30, 2007

برف نو


برف نو، برف نو سلام
بنشین خوش نشسته ای بر بام
پاکی آوردی ای امید سپید
همه آلودگی است این ایام
راه شومی است می زند مطرب
تلخ واری است می چکد در جام
اشک واری است می کشد لبخند
ننگ واری است می تراشد نام
مرغ شادی به دامگاه آمد
به زمانی که بر گسیخته دام
ره به هموار جای دشت افتاد
ای دریغا که بر نیاید گام
کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع بر گرفته ایم از کام
خام سوزیم، الغرض بدرود
تو فرود آی برف تازه، سلام

Thursday, November 29, 2007

Lonely day...


Such a lonely day, and it's mine
The most lonliest day of my life
Such a lonely day, should be banned
It's a day I can't stand
The most lonliest day of my life
The most lonliest day of my life
Such a lonely day, shouldn't exist
It's a day that I never miss
Such a lonely day, and it's mine
The most lonliest day of my life
And if you go... I wanna go with you
And if you die... I wanna die with you...
Take your hand and walk away...
The most lonliest day of my life
The most lonliest day of my life