می گفتن که همه حرفا نواره
«!!یکی می گفت «نوار که پا نداره
می گفتن که شب آبستن صبحه
زمستون که بره فصل بهاره
گفتند و شنیدیم و همه پا درآوردیم
رفتیم و رسیدیم به این شوق که بردیم
ما بود و نبود و دست نابودی سپردیم
یک سیلی جانانه در این حادثه خوردیم
همه روزای هفته همون جمعه ی خون شد
هزار باغ گل سرخ، خشکید و خزون شد
هزار غنچه که پرپر شد و از شاخه زمین ریخت
زمین لرزید و لرزید، نه اون موند و نه این شد
حالا باقی چی مونده، نوار پاره پاره
به هر کی می گی پا شو، می بینی پا نداره
3 comments:
یک سیلی جانانه
...
همون که
...
«بر آسمان»
...
«سرخیِ بعد از سحرگه
نیست.»
سلام...
ما را رها کنید در این رنج بی حساب...
مرغم درون آتش و ماهی برون آب.....
یاحق
Post a Comment